جغرافیا علمی برای زندگی

ساخت وبلاگ

basalt
بازالت
سنگ تيره رنگ و آتشفشاني با بافتشيشه اي كه از انجماد گدازه در بيرون پوسته ي زمين به وجود مي آيد و شامل 45 تا 52درصد سيليس كه در برخي نواحي به صورت توده هاي وسيعي ديده مي شود. در مناطق مرطوبكه سرعت انجماد مواد گدازه بيشتر است سنگ هاي بازالب به شكل ستون هاي شش وجهي جامدمي گردند. مثل شمال ايرلند و كوه هاي هزارمسجد در شمال خراسان.
بازالت(basalt):بازالت نوعي سنگ آتشفشاني(آذرين)است اين سنگ سخت و سياهحاوي 45 تا 54درصد سيليكات(SiO2)و آهن و منيزيم زياد است .بازالت معموليترين نوع سنگ پوستهزمين است به طوري كه بيشتر سطح درياها از بازالت تشكيل شده است. بازالت در هنگاميكه گدازه روي سطح سرد شود شكل مي گيرد. (زماني كه همان نوع گدازه زير سطح باشدگابرو تشكيل ميشود).


basaltic lava
گدازه ي بازالتي(basaltic lava): گدازه بازالتي شامل بازالتمذاب است كه اين نوع گدازه در حرارت هاي بين 1100تا1250فوران مي كند . گدازه يبازالتي روانگرايي پاييني دارد (مقاومت ماده در برابر جاري شدن) ،به طوري كه نسبتاسريع جاري مي شود. آتشفشانهاي سپري تقريبا به طور كامل از بازالت تشكيل شده اند.اين گدازه پس از سرد شدن به صورت استوانه‌هاي شش ضلعي بر سطح زمين ظاهر مي‌شود.نمونه‌هاي زيباي آن را در مسير جاده چالوس در كنار رودخانه مي‌توان ديد.



Base-level
سطح اساس
Base-level سطح مبنا،سطح اساس، پايينترين سطحي که رودي مي تواند بستر خود را فرسايش دهد مدت زماني کهبستر جهت رسيدن به سطح مبنا لازم دارد بستگي به ميزان فرسايش دارد بطور کلي اينمدت زمان براي رودي بزرگ کمتر خواهد بود تا براي رودي کوچک و در روي سنگهاي سست وکم مقاومت کمتر خواهد تا در روي سنگهاي سخت و مقاوم 

سطح اساس دائمي، سطح درياهاي آزاددر نظر گرفته مي شود ولي افزايش رسوبات در داخل درياها و درياچه ها باعث برهمخوردن سطح اساس دائمي يا اصلي نيز مي گردد.



base metal
فلز پايه(base metal): فلز پايه به فلزات غيرگرانبها اشاره دارد كه شامل مس، روي، قلع و سرب است .


base surge
غلطش پايه(base surge): ابري ازخرده سنگها ، آب و بخار كه نزديك زمين و با سرعت زياد حركت مي كند. اين پديده دراثرفوران انفجاري يك آتشفشان رخ مي دهد.


Bashkortostan
باشقيرستان
باشقيرستان يکي از جمهوري‌هاي خودمختار روسيه است.
محل جمهوري باشقيرستان روي نقشه روسيه



Basin
حوضه ي آبگير، حوضه ي رود
1) آبگير، ناحيه اي که در آن طبقات در تمام جهات بطرف يک نقطهمرکزي شيب دارند. (منطقه ي فرو افتاده اي كه شيب طبقات از همه ي جهات رو به داخلآن است و به صورت يك منطقه ي مركزي در مي آِيد. اگر در اين حوضه ي زغال سنگ پيداشود، بدان حوضه ي زغالي گفته مي شود. مثل حوضه ي دونتس در اتحاد جماهير شوروي سابق)
2)
منطقه اي كه آب تماماً توسط زهكشي يك رود و شاخه هاي فرعيآن خارج مي شود.
3)
هر منطقه ي فروافتاده اي در روي پوسته ي زمين. اگر اينمنطقه ي پست به وسيله ي اقيانوس يا درياچه اي اشغال شود بدان حوضه ي اقيانوس و ياحوضه ي درياچه مي گويند. با اين تعريف مي توان به هر فروافتاده اي در سطح زمينحوضه گفت، مثل حوضه ي لندن، حوضه ي پاريس.


bassin irrigation
حوضه ي آّبگيري، حوضه ي آبيار
ر.ك irrigation


bat furan
درياباز
فصل درياباز در درياي عرب در زمستان يا ذوره اي از موسيمي هاي شمال شرقي وهنگامي كه بادهاي آرام بر روي درياي عربي مي وزند و بنابراين فصل مساعدي برايكشتيراني است.
ر.ك bat hiddan


bat hiddan
دريابسته
فصل يا موسم دريا بسته در درياي عرب. در تابستان و آن هنگامي كه موسيمي هايجنوب غربي از جانب سومالي به سوي ساحل وزيده و باعث توفاني شدن درياي عرب شده ودريانوردي را با اشكال مواجه مي سازند. ر.ك bat furan


Batholith  bathylith   batholite

باتوليت (batholite): يك باتوليتتودة بزرگي از سنگ آذرين است كه در زير زمين جامد شده، اما اكنون به دليل فرسايشيافتن بخش پوشاننده اوليه در سطح زمين رهنمون يافته‌اند. به طور مثال توده آذريناتوند در همدان مي‌تواند مثالي گويا از باتوليت باشد.
 توده اي از سنگ هاي آذرين كه بيش از صد كيلومتر مربع وسعتدارد معمولاً باتوليت گرانيتي است و ابعاد آن نسبت به عمق افزايش مي يابد. باتوليتهنگامي نمايان مي شود كه سنگ هاي فوقاني مورد فرسايش قرار گرفته و از محل خارجشوند. اگر فرسايش در اين محل ها بر باتوليت نيز اثر بگذارد خاك هاي حاصلخيزي را بهوجود مي آورد. از بهترين مثال هاي شناخته شده در ايران مي توان باتوليت كوه الوندرا در همدان مثال زد كه منطقه ي وسيعي را در بر گرفته و از سنگ هاي گرانيت آن برايامور ساختماني استفاده مي شود.
باتوليت- توده يگنبدي شكلي از تخته سنگهاي دج مانند كه بيشتر از نوع سنگ خاراهستند


bathometer
عمق سنج
وسيله اي براي اندازه گيري عمق دريا.


bathyal
مربوط به اعماق اقيانوس


bathyal zone
منطقه ي عميق در درياها و اقيانوس ها كه شامل اعماق 200 تا 500 متري است ودنباله ي خشكي قاره ها مي باشد كه داراي شيبي تند است. رسوبات اين منطقه اغلب ازنوع مواد موجود در قاره هاست و به ويژه در آن گل هاي آبي و تيره رنگ ديده مي شود.گل هاي سبز و ماسه هاي بسيار نرم نيز در برخي قسمت هاي اين ناحيه از دريا ديده ميشود. ر. Continental slope


Bathymetric
نقشه باثيمتر ( Bathymetric ) : يك نقشهباسيمتر ، نقشه اي از حجمي از آب بدون كنتورهاي عمق ( كه ايزوباس ناميده مي شوند )است .


Bathymetry
Bathymetry
ژرفا سنجي- آسيابي براي تعيين عمق درياها و اقيانوسها كه بهكمك سرعت صورت در آب كار مي كند


bathyographical
مربوط به اعماق اقيانوس ها


bathyosophical
مربوط به اعماق اقيانوس ها و موجودات آن.


bathypelagic
باتي پلاژيك(bathypelagic): به معنيمرتبط يا در حال زيست در عمق اقيانوس و نزديك به كف است. شيشه ي ساحلي يا شيشه يدريايي شيشه حاصل از بطري هاي شكسته قديمي، پنجره ها ي كشتي هاي غرق شده و ....كهدر طي سالها توسط دريا و ماسه از هم فرو پاشيده شده اند. اين شيشه ي صاف که بطرززيبايي توسط ماسه به شيشه شكل گرفته زنگار زيبايي دارد. قطعات اين شيشه در سواحل جمعمي شوند . رنگهاي معمولي آنها قهوه اي ،سبز تيره و شفاف است که در مراحل بعدي آبيو كهربايي مي شوند . رنگهاي كمياب شامل صورتي ، قرمز، ‏قهوهاي ، زرد كمرنگ و سبزدريايي است .



bathyseism
زلزله ي محسوسي كه همه ي دستگاه هاي زلزله سنج بتوانند آن را ثبت كنند.


bathysphere
1)
وسيله اي به شكل كروي كه براي غواصي و بررسي اعماق درياهابه كار مي رود.
2)
سنگين كره. ر.ك barysphere


batter
سراشيب پيدا كردن آهسته ي كوه، تپه و يا دره.


batture
1)
بستر رود يا دريا كه بالاتر از سطح زمين هاي مجاور خود باشد.
2)
زميني كه به و.سيله ي رسوبات رود يا دريا حاصل شده است.


bay
خور، خليج كوچك
پيشرفتگيمحدود آب دريا يا درياچه در داخل خشكي.

 تنگه ( bay ) : تنگه ، آبياست كه از چند جهت توسط خشكي احاطه شده است ( و معمولاً كوچكتر از خليج است ) .


Bay bar
ميله ماسه اي خليج
يک ميله ماسه اي که از يک طرف خليج به طرف ديگر آن امتداديافته اند و دو انتهاي آن به خشکي متصل باشد.


Bayou
بايو
خليج کوچک مردابي يا انشعاب رودخانه يا درياچه:در منطقه ايمسطحي بوجود مي آيد ،که به علت سيلابها ، چکه رودخانه و فقدان زه کشي ، مردابيباقي مي ماند.


bback ground
قسمتي از دريا كه از ساحل قابل مشاهده بوده و گود باشد.

 ناحيه ي دور افتاده از ساحل.


beach
   
ساحل - زمين فاقد بريدگي و سراسر پست و پوشيده از ماسه
دريا کنار:باريکه خشکي يا تراسي که در حاشيه دريا قرار گرفته و شيب ملايمي ازخشکي به طرف دريا داشته باشند.



Beach Cusp
دماغه ي ساحلي
دماغه سنگي نوک تيز به سمت دريا:يک دماغه تيز کوچک که درروي ساحلي ، يکي از مجموعه هايي که بطور متناوب با خليجهاي کوچک قرار مي گيرد وبوسيله عمل موج تشکيل مي شود.


beachcomber
موج خروشان دريا يا اقيانوس.



beal
گُدار رودخانه، معبر تنگ در دره.



bearing
زاويه ي حاده بين يك نقطهبا سه نصف النهار مبدأ از نظر شاهد. اين زاويه بينصفر تا 360 درجه متفاوت بوده و از شمال حقيقي در جهت حركت عقربه هاي ساعت اندازهگيري مي شود. بنابراين زاويه ي نصف النهاري يك نقطه است. جهت زاويه اي يك شئي رامي توان با جهات اصلي قطب نما مشخص كرد، مانند: شمال 40 درجه ي غرب، يا 40 درجه يغربي يا شمالي و تقريباً مي توان آن را شمال غربي ناميد. ر.ك azimuth



Beaufort scale
مقياس بوفورت
مقياسي كه براي اندازه گيري بادها به وسيله ي دريادار بوفورت ابداع شده و شامل12 مقياس است.



beck
جويبار كوچك، نهر كوهستاني



bed rock
سنگ بستر، سنگ مادر
سنگفرسايش نيافته اي كه خاك و يا ساير مواد فرسايش يافته آن را پوشانيده اند. گاه سنگمادر چندين ماري از سطح زمين قرار مي گيرد و گاهي بسيار نزديك به سطح است. در بعضيجاها شيب تند باعث مي شود كه خاك روي سنگ مادر را نپوشاند.


 

bedding
لايه لايه
قرار گرفتن چينه هاي رسوبي به صورت لبايه و طبقه بر روي يكديگر.



Bedding fault
گسل چينه‌اي

 در اين حالت سطح گسل موازي سطح چينه بندي است .



Bedding Plane
Bedding plane
بستره- سطحي كه لايه سنگهاي رسوبي را از لايه ديگر جدا سازد



Bedrock
Bedrock
سنگ بستر ،صخره سخت زيرين خاک، پوشش زير خاک ، و ديگر موادسنگي سست و لقي که بيشتر سطح خشکيهاي زمين با آن پوشيده شده است. 

 صخره سخت زيرين خاک، پوشش زير خاک ،و ديگر مواد سنگي سست ولقي که بيشتر سطح خشکيهاي زمين با آن پوشيده شده است.


Beetroot
Beetroot
چغندر گياهي يکساله يا دو ساله دائمي از تيره اسفناجيان کهدر ريشه هاي آن مواد غذايي بسياري اندوخته است .  


beheading
حركت به طرف رأس، حركت قهقهرايي. ر.ك river capture

 


جغرافیا علمی برای زندگی...
ما را در سایت جغرافیا علمی برای زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فلاحتگر geograph بازدید : 285 تاريخ : سه شنبه 3 آذر 1388 ساعت: 18:17